چشم بندی

متن مرتبط با «شورش» در سایت چشم بندی نوشته شده است

شورش را در آوردن!

  • شنیده اید که می گویند فلانی شورش را در آورد!!! دوران کودکی ام خشکسالی های خشنی رخ می داد.ما کشاورز زاده بودیم وزندگی مان به آب کافی و وافی ربط داشت.برای فرار از بحران باید چاه می زدیم تا زندگیمان بر باد نرود!اونوقتها دوراه داشتیم اولخرید لوله فلزی  ۹ تا دوازده متری و حفر چاه مته ای . که اغلب چاه های مته ای بعلت عدم  آگاهی و شناخت از بستر زمین، گاز دار می شد و حتی بایک کبریت روشن می شد و شعله می گرفت بارها این اتفاق برایمان افتاد که چاه مته ای منفجر می شد  چون اکسیژن سوخت برای گاز متان اجازه نمی داد تمیز بسوزد برای همین حالت انفجاری میگرفت. و ناگاه باصدای مهیبی خاموش می شد.آب بد مزه ای هم می داد که بو وطعم آهن زنگ زده می داد و چندان به درد کشاورزی نمی خورد. دور و بر لوله خروجی آب همه جاش رنگ تند مسی رسوب می کند.هیچ شناختی از مهندسی استحصال آب و چشمه وجود نداشت چون در منطقه آب خیز زندگی می کردیم  همه جا ممکن‌است به سفره وصل باشداما این سالها محال است با نه‌متر حفر کردن به آب برسیم زیرا سفره اولیه آب خالی شده است.!!!آن سال ها مهم فقط جای چاه بود که دست وپا گیر نشود همین.! هرگوشه ای از زمین و یا حیاط خانه چاه حفر می شد و آب تمیزی هم می جوشید.اما راه دومی هم بود؛چاه کن یا مقنی بیل می گرفت و دایره ای به قطر یک متر می کند تا ده متر به سمت پایین حفاری می کرد وباپیداشدن ماسه زرد چشمه پیدا می کرد شاید چشمه نبود چون ما ساحل نشین بودیم سفره آب زیر زمینی را دراین عمق پیدا می کردنداین وسط گاه مقنی با کنجکاوی یا توهم و مهندسی غلط یا بیشعوری گری، شورش رو در می آورد یعنی بیخود اضافه تر بیل می زد که به سفره ی آب شور می رسید که وصل به دریا بود.آب شور گاه یک سفره و مخزن, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها